مدیریت ریسک ابزار کلیدی برای شناسایی موقعیتهای سرمایهگذاری و افزایش سودآوری است. این فرآیند با تحلیل سود و زیان احتمالی به سرمایهگذاران کمک میکند تصمیمات بهتری بگیرند. مهمترین عامل در مدیریت ریسک، ایجاد تناسب درست بین سود و ضرر است. به عنوان مثال، برخی ممکن است در سرمایهگذاری با احتمال سود و زیان 50-50 ریسک کنند، در حالی که دیگران به دنبال تناسبی مطلوبتر مانند 3 به 1 هستند. شناخت این نسبتها به کاهش خطرات و بهبود تصمیمگیری کمک میکند.
با این حال ما در این مقاله به دنبال این هستیم که مدیریت ریسک را بهتر و بیشتر بشناسیم. در واقع ابتدا ما باید بدانیم که در یک سرمایهگذاری چه خطراتی ما را تهدید میکند، سپس بر اساس این دانش نسبت به مدیریت ریسک و کاهش آن خطرات اقدام کنیم. با ما در ادامه همراه بمانید.
سرمایهگذاری و خطراتی که به همراه دارد!
ما در مقاله “چگونه میتوان با تحلیل بازارهای مالی فرصتهای سرمایهگذاری را شناسایی کرد؟” به نوعی عنوان کردیم که سرمایهگذاری بدون در نظر گرفتن احتمال زیان معنایی ندارد. در واقع هیچ موقعیت سرمایهگذاری وجود ندارد که خطری همراه نداشته باشد. اگر شما این خطر را نادیده بگیرید و یا بخواهید آن را انکار کنید عملا این موقعیت سرمایهگذاری را تبدیل به یک موقعیت قمار با مسئله شانس میکنید.
اما سوال اینجاست که چه خطراتی در یک سرمایهگذاری ما و سرمایه ی ما را تهدید میکند؟ شناخت این خطرات میتواند ما را در مسیر درستی از شناخت ریسک و مدیریت آن قرار دهد.
به طور کلی در علم اقتصاد و سرمایهگذاری این خطرات را تحت عنوان ضرر یا زیان میشناسیم. زیان در سرمایهگذاری به سه دسته مهم تقسیم میشود که در ادامه به آنها اشاره خواهیم کرد.
کاهش میزان سرمایه
از مهمترین زیانها یا خطرات یک سرمایهگذاری را میتوان کاهش میزان سرمایه دانست. از دید بسیاری از افراد این تنها و مهمترین زیان و خطر یک موقعیت سرمایهگذاری شناخته میشود. به طور مثال فرض کنید که شما در یک سهم بازار بورس سرمایهگذاری کنید. میزان سرمایه اولیه شما یک میلیارد تومان بوده است.
این سهم طی چند روز با کاهش ارزش مواجه بوده و این مسئله باعث شده است که امروز میزان سرمایه شما به هشتصد میلیون تومان کاهش پیدا کند. بنابراین سرمایه شما با کاهش دویست میلیون تومانی همراه بوده است. این کاهش سرمایه را میتوان مهمترین خطر یک موقعیت سرمایهگذاری دانست.
نکتهای که باید به آن توجه داشته باشید این است که در هر موقعیت سرمایهگذاری امکان چنین اتفاقی وجود دارد. بنابراین عملا ما این خطر را میتوانیم برای تمامی موقعیتهای سرمایهگذاری در نظر داشته باشیم.
کاهش ارزش سرمایه
توجه داشته باشید که در علم اقتصاد و سرمایهگذاری ارزش و میزان سرمایه دو مفهوم کاملا مجزا از یک دیگر محسوب میشود. در عنوان “میزان” منظور ما مقدار عددی سرمایه است و در عنوان “ارزش” منظور ما توان واقعی سرمایه است. بگذارید با یک مثال واضح این مسئله را توضیح دهیم.
فرض کنید که شما امروز دو میلیارد تومان سرمایه دارید. شما به واسطه این سرمایه امروز میتوانید اقدام به خرید یک خانه در منطقهای از شهر کنید. اما سال دیگر این امکان با همین میزان سرمایه برای شما وجود ندارد. زیرا ارزش سرمایه شما با افزایش بهای آن خانه کاهش پیدا کرده است. در واقع طی این یک سال میزان سرمایه شما کم نشده اما قدرت خرید و توان مالی شما کاهش پیدا کرده است.
یکی از مهمترین خطرات هر موقعیت سرمایهگذاری این است که این موقعیت نتواند ارزش سرمایه شما را حفظ کند. به طور مثال اگر شما در بازار طلا سرمایهگذاری کرده باشید و طی این سرمایهگذاری 20 درصد سودآوری کنید در حالی که میزان تورم طی این مدت 50 درصد افزایش داشته است، عملا ارزش واقعی سرمایه شما کاهش پیدا کرده و قدرت خرید شما کمتر شده است. این مسئلهای است که در مقاله “چرا سرمایهگذاری یک مهارت ضروری است؟” نیز تا حدودی به آن پرداخته ایم. در واقع شما باید بتوانید رابطهای درست میان تورم و سود به دست آمده ایجاد کنید. در غیر این صورت عملا شما ضرر میکنید. به این ضرر یک نوع خطر پنهان سرمایهگذاری گفته میشود.
حبس سرمایه در موقعیتی نامناسب
یکی دیگر از مهمترین خطرات اصلی یک موقعیت سرمایهگذاری، مسئله حبس سرمایه است. در واقع فرض کنید که شما بر روی اوراق سپرده بانکی سرمایهگذاری کرده باشید. بنابراین در مدت این سرمایهگذاری اجازه برداشت نخواهید داشت و به نوعی نقد شوندگی سرمایه ی خود را از دست خواهید داد. حال ممکن است در این مدت موقعیتهای جذاب سرمایهگذاری پیش روی شما قرار بگیرد اما با توجه به نبود سرمایه و حبس شدن آن در موقعیتی دیگر امکان استفاده از این موقعیتهای سرمایهگذاری از دست میدهد.
نوعی دیگر از این خطر را میتوان در حالتی دانست که میزان سودآوری حاصل از موقعیت مورد نظر گرچه توانسته ارزش سرمایه را حفظ کند و سودآوری برای شما داشته باشد، اما در کنار دیگر موقعیتهای سرمایهگذاری ضعیف تر عمل کرده است. فرض کنید درصد تورم طی یک سال 20 درصد باشد، شما در موقعیت طلا سرمایهگذاری کرده و سود 40 درصدی به دست آورده اید اما این در حالی است که بازار بورس و سرمایه در همین دوره توانسته 70 درصد سودسازی کند. حبس سرمایه شما در بازار طلا و سکه مانع از این شده است که شما از سودی بالاتر بهره مند شوید. این موضوع نیز از مهمترین خطرات و زیانهایی است که در سرمایهگذاری وجود دارد.
ریسک به چه معنی است؟
قبل از این که بخواهیم مدیریت ریسک و راهکارهای مقابله آن با هر کدام از این خطرات را مورد بررسی قرار دهیم، بهتر است ابتدا ریسک را بشناسیم و برای آن تعریف مشخصی داشته باشیم.
به طور کلی ریسک مفهومی است که سعی میکند میان خطرات یا همان زیانها و سود رابطهای منطقی برقرار کند. بگذارید کمی ساده تر صحبت کنیم. هر موقعیت سرمایهگذاری خطراتی دارد که در بالا آنها را عنوان کردیم. در کنار این خطرات سودآوریهایی نیز میتواند داشته باشد. در واقع اگر سرمایهگذاری موجب افزایش میزان سرمایه، افزایش ارزش سرمایه و ایجاد بیشترین سودآوری را برای شما داشته باشد به عنوان یک سرمایهگذاری سودآوری و مثبت شناخته میشود.
اما مسئلهای که وجود دارد این است که احتمال سودآوری و احتمال زیان در یک موقعیت سرمایهگذاری چقدر است؟ در واقع چقدر احتمال دارد که سرمایهگذاری بدون ریسک باشد و برای شما در یک موقعیت مشخص سودآور باشد و یا با چه احتمالی امکان زیان ده بودن آن وجود دارد؟ شناخت این احتمالات و برقراری رابطهای درست میان احتمال سود و زیان با یک دیگر را ریسک میگوییم.
به طور مثال در یک موقعیت سرمایهگذاری احتمالا 70 درصد سودآوری و 30 درصد زیان وجود دارد، بنابراین ریسک در چنین موقعیتی تقریبا 40 درصد است. این ریسک چندان بالا نیست و میتوان از آن به عنوان یک ریسک منطقی یاد کرد.
می توان در خصوص ریسک و رابطه آن با سود و زیان صحبتهای زیادی داشت. به طور مثال گفته میشود که بالا بودن ریسک به معنی بالا بودن میزان سود و البته بالا بودن احتمال زیان است. توجه داشته باشید که در این رابطه میزان سود در برابر احتمال زیان قرار گرفته است. یعنی اگر فردی برای رسیدن به یک سود با میزان 100 درصد و احتمال زیان 50 درصد اقدام کند گفته میشود این فرد رفتار پر ریسک انجام داده است. زیرا 50 درصد احتمال دارد که او با کاهش سرمایه مواجه شود اما در صورتی که 50 درصد احتمال سودآوری فعال شود، او با یک سود 100 درصدی رو به رو خواهد شد. یعنی سرمایه او دو برابر میشود. این مفهومی است که از ریسک میتوان به آن اشاره کرد.
آثار مدیریت ریسک
تا به اینجا با چند مفهوم به صورت کلی آشنا شدیم. اول اینکه دانستیم یک سرمایهگذاری چه خطراتی میتواند داشته باشد و با مفهوم کلی ریسک در یک سرمایهگذاری نیز آشنا شدیم. حال نوبت این است که بدانیم مدیریت ریسک چیست و از چه طریقی انجام میشود.
مدیریت ریسک بدین معنی است که شما بر اساس هدفی که از سرمایهگذاری دنبال میکنید رابطه میان سود و زیان را مدیریت کنید. نکتهای که بسیاری از سرمایهگذاری به خصوص تازهکارها به آن توجه ندارند این است که مدیریت ریسک را میخواهند به شکلی انجام دهند که تمامی خطرات را حذف کنند. اما این هدفی نیست که در مدیریت ریسک وجود دارد.
اول این که شما باید هدف اصلی خود از سرمایهگذاری را بدانید. همانطور که در مقالات پیشین از جمله “چه نکاتی را باید در نظر داشته باشید قبل از انتخاب یک مشاور سرمایهگذاری؟” عنوان شد، بازدهی کل سرمایهگذاری شماست که اهمیت دارد. یک سرمایهگذار حرفهای سرمایه خود را در موقعیتهای مختلف و بر اساس ریسکهای مختلف سرمایهگذاری میکند.
در یک موقعیت سرمایهگذاری احتمال ریسک 50 درصدی وجود دارد و در موقعیت دیگر ریسک بسیار کمتر است. سرمایهگذار سعی میکند با ریسک مدیریت شده، بازدهی کلی خود را در روندی مثبت نگه دارد. در واقع سرمایهگذار سعی میکند خطرات سرمایهگذاری در مجموع سبد سرمایهگذاری را خفیف کند. بنابراین ممکن است در یک موقعیت سرمایهگذاری خطری مانند کاهش ارزش سرمایه وجود داشته باشد و در موقعیتی دیگر خطر حبس سرمایه، اما آن چیزی که اهمیت دارد این است که بازدهی کل سبد سرمایهگذاری مثبت بوده و ریسک کمتری در نهایت وجود داشته باشد.
بنابراین اگر بخواهیم به شکل ساده و خلاصه عنوان کنیم، مدیریت ریسک بدین معنی است که شما بر اساس هدف نهایی که دنبال میکنید ریسک در سرمایهگذاریهای مختلف را کنار یکدیگر قرار میدهید و سعی میکنید تناسبی درست میان این ریسکها ایجاد کنید تا در نهایت بازدهی سبد سرمایهگذاری شما روند مثبت و درستی داشته باشد.
حرف آخر
ما در این مقاله به نحوی سعی کردیم مدیریت ریسک را بر اساس مفاهیم خطر و زیان مورد بررسی قرار دهیم. اگر بخواهیم به صورت خلاصه عنوان کنیم مدیریت ریسک بر اساس هدف نهایی صورت میگیرد. این مدیریت زمانی معنای دقیق تر به خود میگیرد که شما سبدی از موقعیتهای مختلف سرمایهگذاری داشته باشید. در این صورت ایجاد رابطهای منطقی میان ریسک هر موقعیت سرمایهگذاری با موقعیتی دیگر را مدیریت ریسک مینامیم.
در این بین بهتر است به این نکته توجه داشته باشید که بر اساس مفاهیم گفته شده و با توجه به قوانین مدیریت ریسک یک سرمایهگذار حرفهای در سبد خود موقعیتهای سرمایهگذاری با ریسکهای مختلفی قرار میدهد. به طور مثال سرمایهگذار در موقعیتی سرمایهگذاری میکند که بسیار پر ریسک است اما در مقابل موقعیتی هم انتخاب میکند که بتواند این ریسک را کاهش دهد و احتمال بازگشت سرمایه را افزایش دهد. یکی از بهترین موقعیتهایی که میتوان به عنوان یک موقعیت کم ریسک و پر بازده مورد استفاده تمامی سرمایه گذاران در سبد سرمایهگذاری باشد، استفاده از طرحهای کرادفاندینگ است.
در واقع سرمایهگذار میتواند با سرمایهگذاری در طرحهای ارائه شده بر روی پلتفرم دونگی از بازگشت سرمایه در دورهای مشخص مطمئن باشد و در کنار آن سود سرمایهگذاری نسبتا خوبی داشته باشد. این سود معمولا بالاتر از درصد تورم سالانه است. بنابراین میتواند ارزش سرمایه را نیز حفظ کند. این نوع روشها میتواند گزینه مناسبی برای مدیریت ریسک محسوب شود.
پرسشهای متداول
مهمترین خطر سرمایهگذاری چیست؟
به طور کلی خطرهای سرمایهگذاری به سه دسته کاهش میزان سرمایه، کاهش ارزش سرمایه و حبس سرمایه تقسیم میشود. بر اساس هدف سرمایهگذاری و آن چیزی که سرمایهگذار به دنبال آن است هر کدام از این خطرات میتواند به عنوان مهمترین خطر برای وی محسوب شود.
بهترین راهکار مدیریت ریسک چیست؟
مدیریت ریسک به معنی ایجاد رابطهای منطقی میان ریسک سرمایهگذاریهای مختلف است. معمولا ایجاد راههای فرار و مسیرهای بازگشت سرمایه به عنوان بهترین راهکارهای مدیریت ریسک است. استفاده از طرحهای ارائه شده در پلتفرم دونگی میتواند خود یک موقعیت مناسب برای مدیریت ریسک محسوب شود.
هزینه سرمایهگذاری بر روی طرحهای دونگی چقدر است؟
در دونگی هیچ هزینهای از سرمایهگذار دریافت نمی شود. در واقع سرمایهگذار بدون پرداخت مالیات و کارمزد میتواند به سادگی سرمایهگذاری کرده و در پایان دوره سود خود را برداشت کند.